خلاصه داستان: روپ و پدرش برای مداوا به شهر می آیند و رشما عاشق روپ می شود. روپ عاشق پوجا است، اما زمانی که رشما تهدید به خودکشی می کند، روپ با او ازدواج می کند.
خلاصه داستان: یک قاتل که برای یک رئیس جنایت کار می کند عاشق یک زن می شود اما او با دوست دوران کودکی اش ازدواج می کند. بعداً وقتی زندگی زن و شوهرش از سوی رئیس جنایت در معرض تهدید قرار می گیرد، قاتل محافظ آنها می شود.
خلاصه داستان: یک مرد جوان توسط همکلاسی هایش طرد می شود، پس از اینکه یک دختر ناشنوا را مورد آزار و اذیت قرار می دهد تا جایی که او از آنجا دور می شود. سال ها بعد، او راهی برای رستگاری می شود.