خلاصه داستان: یک نیروی مرموز مردم جهان را وادار می کند تمام افرادی را که سر راهشان قرار می گیرد بکشند. جهان در حال نابودی ست.سباستین و دختر جوانش آنا در خیابان های متروک بارسلون برای نجات جان خویش تلاش می کنند.
خلاصه داستان: آزور که توسط همان زن بزرگ شده است، آسمار با چهره ای تیره و موی کتان، آزور، برای رهایی جنین پری دلربا، به جستجوی سرزمینی عجیب و جادویی می پردازند. اما، فقط یک نفر می تواند او را نجات دهد. آیا برادران پیروز خواهند شد...