خلاصه داستان: داستان پادشاه گئونچوگو، پادشاه جنگجوی باکجه، که تحت فرمانروایی او پادشاهی با فتوحات نظامی شکوفا شد و از طریق آن بیشتر شبه جزیره کره را کنترل کرد.
خلاصه داستان: در دوران سلسله چوسون، ریونگ روزها در بازار به عنوان یک هولیگان عمل می کرد، اما شب ها دزدی بود که از مقامات دولتی فاسد سرقت می کرد تا به فقرا بدهد.
خلاصه داستان: یک قاتل که برای یک رئیس جنایت کار می کند عاشق یک زن می شود اما او با دوست دوران کودکی اش ازدواج می کند. بعداً وقتی زندگی زن و شوهرش از سوی رئیس جنایت در معرض تهدید قرار می گیرد، قاتل محافظ آنها می شود.
خلاصه داستان: بهیم سینگ یتیمی است که در یک جامعه کوچک سبک زندگی ضعیفی دارد. او سرپرست تنها خواهرش لاکسمی است که در شهر تحصیل کرده است، او با آجیت سینگ پسر تاکور بوپندرا سینگ آشنا می شود و هر دو عاشق هم می شوند...